به نقل از ایسنا، عباس عبدی در روزنامه کسي که عضو شهر است نوشت: نمیدانیم که آیا چنین مقدار و اندازهای از بارشها در چند قرن اخیر تاریخ ایران باسابقه است یا خیر؟ بهروش قطع و همچنين به صورت موردی و همچنين منطقهای و همچنين محدود شاهد برخی سیلهای حتی ویرانگرتر بودهایم؛ سیلهایی که عموماً در فصل خشک جاری میشوند و همچنين خسارت و همچنين خرابی وارد میکنند و همچنين فردای آن هم نیز تمام میشوند و همچنين تنها و فقط خرابیها را بهجا میگذارند. ولی این حد از بارش در فصل زمستان و همچنين ابتدای بهار که تنها و فقط ایجاد سیلاب و همچنين نه سیل میکند، قسمت و بخش عمدهای از کشور را فرا بگیرد، کمتر به خاطر کسی خطور میکند. از این بدتر آن همکه این سیلاب در ابتدای تعطیلات نوروز به وقوع پیوسته است که از یک سو شهروندان و مردم شهر در سفر خواهند بود و همچنين از سوی دیگر تعطیلات طولانی مدت در کشور وجود دارد.
واقعیت این است که حتی در صورتي که چنین بارشی در قبلهای دور نیز رخ داده باشد، احتمالاً ابعاد بحران آن هم به مقدار و اندازه کنونی نبوده است. چرا؟ به این دلیل ساده که بشر دخل و همچنين تصرفهای فراوانی در طبیعت کرده و همچنين این دخل و همچنين تصرفها که بر اثر ضرورت یا نیاز یا بیدرایتی و همچنين زیادهخواهی به وجود آمده، با وضعیت طبیعت که طی دهها هزار سال شمسي شکل گرفته است، تطابقی ندارد. برای نمونه باید از دروازه قرآن شیراز که محل وارد شدن به شیراز از سوی شمال شهرستان است، یاد کرد. با گسترش شهرستان و همچنين حجم رفتوآمد و همچنين تعداد خودرو بهروش قطع ورودی دروازه قرآن جوابگوی نیاز شیراز نبود و همچنين باید از کنارههای آن هم ازجمله درهای که محل عبور سیلاب بود، برای عبور و همچنين مرور به داخل و همچنين خارج شهرستان بهره بري و استفاده میشد. این کار در اساس ضروری و همچنين شاید درست هم بود، ولی رعایت دو شرط نیز مورد بهره بري و استفاده و نياز ضروري بود؛ نخست اندیشیدن تمهیداتی علمی برای عبور سیلابهای احتمالی و همچنين دوم باز نگه داشتن دائمی این مسیر سیلابی تا سیل احتمالی مشکلی ایجاد نکند. ظاهراً به هر دو شرط بهروش دقیق عمل نشده است، شرط نخست؛ برای کمتر کردن هزینه طرح احتمالاً حجم سیلابهای احتمالی را کمتر از مقدار قابل تصور برآورد نموده اند، شرط دوم؛ به دلیل بیتوجهی یا کمبود منابع مالی، لایروبیهای ضروری را انجام ندادهاند، به این امید که باران تندی نخواهد بارید، ولی از شانس بد آنان امسال این اتفاق افتاد.
نمونه و همچنين مثال دوم موضوع سدسازی است، بهروش قطع سدسازی یک امکان است که در دنیای جدید به وجود آمده و همچنين حتی در قدیم هم در مقدار و اندازههای محدود ساخته میشد، بنابراین نباید خودمان را از ساختن آن هم محروم کنیم. سدسازی حتماً عوارضی هم دارد، ولی منافعی هم دارد که نباید نادیده گرفته مي شود. اتفاقاً یکی از منافع مهم آن هم جلوگیری از تاثيرات و همچنين اثرات تخریبی سیل است. نمونه آن هم سیلهایی است که پیش از ساختن سد کرخه در خوزستان فاجعه میآفرید. ولی مشکل سد این است که مسیر رودخانه زیر سد را تنگ میکند و همچنين چهبسا به مرور زمان به حریم آن هم تجاوز میمي شود و همچنين هنگامی که یک سیل پهناور و بزرگ میآید خسارتهایش زیاد میمي شود، بنابراین باید رودخانه زیر دست سد را همیشه لایروبی کرد و همچنين اجازه نداد به حریم آن هم تجاوز مي شود، ولی این کار در ایران انجام نمیمي شود یا به آن هم بیتوجهی میمي شود که در نتیجه خسارات سیل افزایش مییابد و همچنين سدی که باید قاتق نان ما مي شود، قاتل جان میمي شود. یا به دلیل کمبود منابع مالی لایروبی را کنار میگذارند.
انتهای پیام