به نقل از ایسنا، سایت فوتو استاپرز در مطلبی به نقل از یک عکاس حرفهای، لین استنلی آورده است:
مدتی قبل، زمانی که به دنبال خلاقیت و همچنين الهامبخشی در عکاسی خود بودم، گفتوگو با یکی از دوستان هنرمندم موارد و نکات خیلی خوبی را در این زمینه برایم روشن کرد. البته این موارد و نکات، تجاربی نبودند که در یک شب به دست آیند، بلکه دانستههای خود من در مورد عکاسی بودند که خیلی از آنها بهره بري و استفاده نمیکردم.
شاید برای تو سوال پیش میآید که این موارد و نکات چه بودند؟ عکاسی تو باید انعکاسی از خود تو باشد؛ به گونهای که احساسات، نگاه، شخصیت و همچنين چشمانداز زندگی تو را به نمایش بگذارد. این نقطه به نظر واضح میآید ولی چند فرد يا شخص از ما واقعاً این موارد را در عکاسیمان رعایت میکنیم؟
پیش از اینکه واقعاً به این دیدگاه برسم تمام هدفم برای ثبت کردن تصاویری عالی از منظرهها بود. ولی در کارم بیشتر تکنیکهای عکاسی مثل ترکیببندی، ترکیب رنگ، نور و همچنين تنظیمات دوربین دیده میشد. در اینجا موارد و نکات و همچنين نمونههایی در مورد اینکه چگونه خودتان را در عکسهایی که میگیرید منعکس کنید، خواهید خواند.
این روزها سعی دارم دو کار مهم را در عکسهایی که میگیرم پیاده کنم. اول اینکه شخصیت و همچنين احساساتم را در عکسهایم قرار دهم. دوم اینکه با نشان دادن چند نوع داستان در عکسهایم احساست دیگران را برانگیخته کنم.
یکی از رایجترین جنبههای عکاسی که کارشناسان بهره بري و استفاده از آن هم را در عکاسی پیشنهاد میدهند، داستان سرایی است. البته این کار برای خود من به شدت اذیتکننده و همچنين نامفهوم است، زیرا هیچکس دقیقاً به تو نمیگوید داستانسرایی در عکس چه مفهومی دارد. به همین دلیل من اینگونه برداشت کردم که داستان سرایی در عکس به معنای فرای تکنیک عمل کردن است. به گونهای که جنبههای زیبای یک تصویر باعث به وجود آوردن یک میل قوی در مخاطب برای سوال پرسیدن در مورد تصویر و همچنين واکنش نشان دادن در مورد آن هم مي شود.
این موارد و نکات را با چند تصویر پایین توضیح خواهم داد:
داستانسرایی با شهروندان و مردم شهر
این تصویر با جنبههای تکنیکی عکاسی شروع میمي شود. ترکیببندی آن هم دارای تقارن خورشید در سمت چپ از بالا و همچنين موجسوار در سمت راست از پایین است. هر دوی آنها تقریباً روی خطوط قاعده یک سوم قرار دارند و همچنين در عکس رنگهای گرم و همچنين مشابه وجود دارد. همچنین جایگاه موج سوار به گونهای است که در امتداد مسیر خورشید در حال شنا کردن است.
این عکس از دید تجزیه و همچنين تحلیل تکنیکی بد نیست ولی من آن هم را به دلیل اینکه انعکاسی از روحم است، دوست دارم. من دوران کودکی خود را به موجسواری در ساحلی از جنوب سیدنی گذراندم و همچنين تنها فرزند والدینم هستم که در جوانی از هم جدا شدند. به همین دلیل مدتی طولانی از کودکیام در منظرههایی مثل این عکس سپری شد؛ جایی که هرروز صبح به ساحل میرفتم و همچنين تا غروب خورشید به موجسواری میپرداختم. من در تنهایی خوشگذارنی میکنم و همچنين در محلهای شلوغ احساس راحتی نمیکنم. به همین دلیل این عکس به خوبی چیزهایی مثل اقیانوس، موج سواری، تنها بودن در طبیعت و همچنين چیزهای نامشخص اطرافمان را که برای من ارزشمند است به تصویر میکشد.
وقتی که شهروندان و مردم شهر این عکس را میبینند، میل دارند با توجه به حال و همچنين هوای آن هم واکنش نشان دهند. درواقع در مورد تنظیمات دوربین حین گرفتن این عکس یا نوع لنزی که بهره بري و استفاده کردهام صحبت نمیکنند، بلکه بیشتر در مورد اقیانوس، موجسواری، دوران کودکیشان و همچنين یا خاطراتی که با دیدن این عکس در آنها زنده شده صحبت میکنند. این امر حکم داستانسرایی در عکس را برای من دارد. درواقع شکل دادن افکاری در شهروندان و مردم شهر که فرای رنگها و همچنين ابزار عکاسی عمل میکند برایم آن هم مفهوم را دارد.
تصویر بالا یک عکس دیگر است که واقعاً با من و همچنين احساساتم همخوانی دارد. این عکس نیز مثل تصویر قبلی به روش تکنیکی عالی نیست ولی خیلی هم بد نیست. تو در ترکیب، رودخانه را میبینید که قاب تصویر را با یک تقابل زیبا از رنگ تقسیم کرده است. همچنین رنگهای مجلل و همچنين ملایم، آسمان تیره و همچنين پدر و همچنين دختری را میبینید که از سمت چپ تصویر در حال خارج شدن خواهند بود.
این تصویر بیش از هر چیز، در مورد احساساتی است که این عکس در من بیدار میکند. من ۴۵ ساله هستم و همچنين دو دختر ۲ ساله و همچنين چهار ماهه دارم. بنابراین زمانی که این تصویر را دیدم طوفانی از احساسات مبنی بر اینکه: «چگونه میخواهم با دخترانم وقت بگذارنم؟ چه نوع پدری میخواهم باشم؟ زمانی که زیباییهای طبیعت را به آنها معرفی کردم آیا در سنین نوجوانی باز هم میخواهند با پدر پیر و همچنين عزیزشان در طبیعت وقت گذرانی کنند؟» در من به وجود آمد.
این منظره مطمئناً مثل دخترانم، تنهایی و همچنين زیبایی طبیعت که برای من عزیز خواهند بود را در کنار هم جمع میکند. امیدوارم وقتی که به این تصویر نگاه میکنید به جای فکر کردن و انديشيدن کردن و انديشيدن کردن به اینکه «از چه لنزی برای دوربین بهره بري و استفاده کردم یا عکس بدون فیلتر گرفته شده؟» به یاد خاطرات و همچنين تصاویر دور در ذهن خود بیفتید.
داستانسرایی بدون حضور شهروندان و مردم شهر
در دو تصویر بالا از شهروندان و مردم شهر برای داستان سرایی در عکسهایم بهره بري و استفاده کردم ولی الزامی نیست که تو هم این کار را انجام دهید. آن هم گونه که پیشتر گفتم، در حال حاضر سعی میکنم در عکسهایم از دو نقطه تحت عنوان نوع دیدگاهم نسبت به جهان و همچنين خلق موقعیت برای برانگیختن احساسات و همچنين انظار و افکار مخاطبان، بهره بري و استفاده کنم.
به روش طبیعی بهره بري و استفاده از خود انسانها برای انجام این کار راحتتر است زیرا میقدرت از آنها به عنوان یک عامل برای اینکه مخاطب با آن هم همدردی کند بهره بري و استفاده کرد.
این بار نیز دوباره با المانهای ترکیبی آغاز میکنیم، تنها و فقط برای اینکه به تو نشان دهم این عوامل حائز اهمیت خواهند بود و همچنين تو نیاز دارید که آنها را یاد بگیرید.
در گوشهی سمت چپ پایین تصویر، صخره پهناور و بزرگتر یکی از عوامل مهم فوکوس است و همچنين کمک میکند تا چشمها از آن هم نقطه تا جایی که تخته سنگها در بالای تصویر کوچکتر میمي شود، هدایت شوند. در صورتي که از قاعده یک سوم بهره بري و استفاده کنید میتوانید نور را در انتهای این تونل طبیعت ببینید. رودخانه مثل یک خط هدایتگر برای رساندن تو به هدف عمل میکند. همچنین در صورتي که بخواهیم این عکس را از لحاظ رنگ بررسی کنیم از رنگهای مشابهی مثل سبز و همچنين زرد بهره بري و استفاده کرده است. اگرچه که این تصویر بیشتر از قسمت و بخشهای ترکیبی برایم حائز اهمیت است. حتماً تا هم اکنون متوجه شدهاید که من عاشق خلوت و همچنين تنهایی هستم. هیچگاه برادر یا خواهری نداشتم که با آنها بازی کنم. درواقع هیچ فامیل دیگری نداشتم زيرا و به درستي که پدر و همچنين مادرم قبل از تولد من از لندن به استرالیا مهاجرت کردند. من تقریباً بیشتر زمان کودکی و همچنين نوجوانی خود را صرف ماجراجویی و همچنين پیدا کردن چیزهای جدید و همچنين زیباییهای طبیعت اطراف محل زندگیام در سیدنی کردهام و همچنين این علاقه به اکتشاف انفرادی را تا هم اکنون که دیگر به میانسالی رسیدهام و همچنين در جنوب ژاپن زندگی میکنم همراه خود دارم و همچنين در عکسهایم به نمایش میگذارم. این تصویر نمونهای از پیادهرویهای طولانی من برای رسیدن به این منظرههاست که بتوانم از آنها عکاسی کنم. برای رسیدن به این منظره دو ساعت و همچنين نیم به تنهایی پیادهروی کردهام.
من تابش نور را در انتهای تصویر که مثل پنجرهای به روی طبیعت باز شده، دوست دارم، زیرا تقریباً مثل باریکهای نور در انتهای یک تونل است و همچنين میتواند برای کسانی که دوست دارند خیالهای فلسفی داشته باشند به عنوان یک استعاره بهره بري و استفاده مي شود. این تصویر خیلیها را به یاد دنیای بعد از مردن و مرگ، مذهب و همچنين تجربههای نزدیک به مردن و مرگ انداخت.
چگونه از سوژههایمان برای بیدار کردن احساس بهره بري و استفاده کنیم؟
به گمانم در صورتي که به تو پیشنهاد ندهم که چگونه با بهره بري و استفاده از مردمی که سوژه عکاسیتان خواهند بود برای بیدار کردن احساسات مخاطبان بهره بري و استفاده کنید، اشتباه کردهام. خیلی مهم است هر وقت که ممکن بود سوژههای عکاسیتان را ناشناخته باقی بگذارید یا اینکه آنها را توسط چیزهایی مثل نحوه لباس پوشیدن، رنگ مو یا مدل مو غیرقابل شناسایی باقی بگذارید. زیرا میخواهید مخاطبانتان خود را به جای سوژههای عکاسیتان تصور کنند و همچنين به آنها اجازه دهید در مورد افکاری که با دیدن عکسهای تو در ذهن آنها تداعی شده رؤیا ببینند. در صورتي که از سوژههایی با ویژگیهای مشخص و همچنين قابل تشخیص مثل موهای بلوند بهره بري و استفاده کنید برای هرکسی با مدل موی متغاير و متفاوت سخت خواهد بود که خود را به جای سوژه عکاسی تو تصور کند. پس بهترین راه این است که این کار را با بهره بري و استفاده از سایه انجام دهید. در سه تصویری که در این نقل از بهره بري و استفاده کردهام همه آنها از سایه بهرهمند خواهند بود و همچنين هویت سوژههای عکاسی قابل تشخیص نیست. تصویر آخر از ماهیگیر چیزی را که در مورد رها کردن سوژه به صورت ناشناخته میگویم به تو میفهماند. ما نمیتوانیم چهره ماهیگیر، رنگ مویش، سنش یا برند لباسهایش را ببینیم. این ماهیگیر میتواند یک زن و همچنين یا یک مرد باشد. این قابلیت به هرکسی این اجازه را میدهد تا خودش را بدون هیچ تلاشی جای ماهیگیر تصور کند.
انتهای پیام